اجتماعیافغانستاناقتصاد و توسعه

دستان کوچک کارهای بزرگ؛ روایتی تلخ از کودکان کار در افغانستان

 

در جاده‌های کشور، کودکان و نوجوانان زیر سن دیده می‌شوند که به جای درس و بازی، ساعت‌ها مشغول کار هستند. کودکانی که با دست‌های کوچک‌شان بار بزرگی را به دوش می‌کشند تا لقمه نانی برای خانواده تهیه کنند و زنده بمانند.
در این گزارش، نواجوان ۱۶ ساله روایت زندگیش را میکند که حتی به یاد نمی‌آورد آخرین بار چه زمانی به مکتب رفته است.

سخنان قیس (مستعار) در گفت‌وگو با “سیتی‌نیوز”

قیس، نوجوانی ۱۶ ساله، دوشادوش پدرش برای تأمین نیازمندی خانواده هفت‌نفره‌اش تلاش می‌کند. او تنها پنج سال به مکتب رفته و اکنون سال‌هاست که کاری فراتر از سن و توانش انجام می‌دهد.
به باور قیس همه چیز در طفولیت زیبا و شیرین بود زمانی‌که تنها دغدغه اش انجام تکالیف مکتب، حاضر شدن سر وقت به درس و انجام بازی های دوستانه بود.
وی می‌گوید همین که کمی قد کشید، زندگی او را با حال خودش نگذاشته و مشکلاتش خاری برای چشم هایش شده است.
افزایش اعضای خانوداه، تامین خوراکه، کرایه‌ی حویلی، پول برق، آب و… او را مجبور کرده وی قید درس و تحصیل را بزند و در کنار تنها نان آور خانواده اش(پدر) در اوج قیمتی و مشکلات اقتصادی رو به کار های شاقه و خیابانی بیاورد.
قیس می‌افزاید هر روز صبح زود با کراچی برفک‌اش خانه را ترک می‌کند و تا دیر وقت در گرم‌ترین و دورافتاده‌ترین جاده‌های شهر مزار پرسه می‌زند.

او می‌گوید: «آرزو داشتم بعد از ختم مکتب داکتر شوم، اما فقر و سختی‌های زندگی مجبورم کرد ترک تحصیل کنم و مرد روزگار شوم.»

این، تنها یکی از هزاران روایت تلخ و خاموشی‌ست که در دل افغانستان جریان دارد؛ داستان‌هایی که از مهم‌ترین موانع در راه آموزش دختران و پسران این سرزمین به شمار می‌روند.

این در حالی‌ست که پیش از این، سازمان جهانی کار (ILO) و نهادهای حمایت از کودکان بارها نگرانی خود را نسبت به وضعیت کودکان کار و افزایش روزافزون آن‌ها در افغانستان ابراز کرده‌اند.

ذینت عزتی / سیتی‌نیوز

موضوعات مرتبط

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button